سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که مردم را دست می اندازد، نباید [امام صادق علیه السلام]


ارسال شده توسط ناصر اعتصامی در 87/3/13:: 3:21 عصر

 

منابع خبری موثق میگویند هیچ میدانید که سناتور "باراک اوبامای" آمریکایی که شاید بختش بزند و رئیس جمهور هم شود ایرانی‌الاصل از آب درآمده است !

در واقع آنطور که "ایتارتاس" گزارش میکند گزارش "آسوشیتدنیوز" به ما میگوید که شخصی به اسم دکتر "اندی واسهول" از موسسه تحقیقات تاریخی دانشگاه ((ام آی تی)) آمریکا اعلام کرده که طبق تحقیقاتش باراک حسین اوباما اصلا اهل جنوب ایران و شیعه است ! به عبارت دیگر اصل و نسبش همان خانواده معروف" اوبامای بوشهر" است که در دوران قاجاریه جلای وطن کرده و طی چند نسل سر از آمریکا درآورده است .

به این ترتیب که جد بزرگش در واقع "میر حسن خان اوبامایی" که از میرآب‌های معروف بوشهر بوده ( به همین خاطر هم اسمش اوباما یا آب با ما بوده )‌ بعد از یک نزاع خونین با سقاباشی ناصر‌ الدین‌ شاه قاجار از این شهر فرار کرده و به مرز عثمانی میرود و بعدش در "حلبچه" به عنوان تاجر زردچوبه و سپس به عنوان تاجر زعفران فعالیت کرده و رفته "حلب" (در سوریه فعلی) . ظاهرا میرحسن خان همانجا فوت میکند و پسرش "علی اصغر اوباما" به خاطر ضدیت اهالی عثمانی با شیعیان ایرانی راه "طرابلس" را پیش میگیرد و آنجا به تجارت تنباکو مشغول میشود اما بعد از اینکه قلیان چاق کردن در آنجا ممنوع میشود این خانواده هم تکه پاره شده و هر تکه‌اش به جایی مهاجرت کرده است . میگویند حالا این وسط پدر بزرگ حسین کمی قبل از جنگ جهانی دوم به همراه خانواده‌اش به جنوب غربی آفریقا مهاجرت و برای امرار معاش هم از پشم شتر پارچه درست میکند طوری که بعد از جنگ "برک" (همان باراک) ایرانی کلی محبوبیت پیدا میکند و شهرتش به آمریکا و به گوش معاون شهردار واشنگتن ! میرسد و او را به لس‌آنجلس دعوت میکند خلاصه این جوری میشود که جناب پدر بزرگ در تگزاس مستقر میشود و به تولید و تجارت برک میپردازد اما چون واردات شتر و پشمش به آمریکا ممنوع میشود او هم ورشکسته میشود . گزارش ها باز هم میگویند پدر باراک که اسمش "حسین اوباما" بوده بعد از مدرسه و دانشگاه تابعیت ایرانی آمریکایی میگیرد و بعدش هم با یک دختر مسیحی ازدواج میکند و به اصرار همسر و خانواده همسرش دینش میشود اسلامی مسیحی ! و چون نمیتواند اسم ایرانی روی پسرش بگذار پس اسمش را میگذارد "باراک" (همان برک) و اسم خودش را در اسم بچه میگنجاند (باراک حسین اوباما) !

حالا میگویند افشای این موضوع میتواند کلی دردسر برای آینده سیاسی جناب اوبامای آمریکایی درست کند .

منبع روزنامه کیهان 9/3/87


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط ناصر اعتصامی در 87/3/13:: 3:21 عصر

محیط خانواده را با استفاده از روشهای پیشنهادی شیرین و قابل تحمل کنیم

-       لبخند زدن اعضای خانواده در اکثر مواقع

-       جلسات خانوادگی منظم و مشورت گذاشتن موضوعات خانوادگی و اجازه طرح مسائل به سایر اعضای خانواده

-       کمی شوخ طبعی به کسی ضرر نمی‌رساند

-       در دل دل کردن با یکدیگر از کارهایی است که ما را به هم نزدیک تر میکند و اعتماد را افزایش میدهد .

-       همه بر سر یک سفره غذا بخورید حتی اگر یک وعده در روز در کنار یکدیگر هستید

-       به حرفها و ایده های هم احترام بگذارید ،‌یکدیگر را تشویق کنید و نسبت به هم آشکارا ابراز علاقه کنید .

-       وقتی همه خانه هستند تلویزیون تماشا کردن را محدود کنید و فیلمهای خانوادگی دست جمعی نگاه کنید

-       محدود کردن استفاده از کامپیوتر برای کودکان امری ضروری است زیرا بعضی از آنها حد و مرزی برای آن نمی‌شناسند .

-       تعویض نقش ها به طور موقت میتواند شما را در وضعیت یکدیگر قرار دهد و صمیمی تر کند

-       احترام به نظر بزرگتر چیزی نیست که تاریخ مصرف داشته باشد و دستورالعملی همیشگی است

-       با تقسیم وظایف حس مسئولیت را افزایش و خستگی را کاهش دهید

-       گذشت داشته باشید و از هم عیب جویی نکنید

-       احترام به خلوت اعضای خانواده امر مهمی است حتی اگر مربوط به کودکتان باشد .

-       خطاب دوستانه و محترمانه و استفاده از کلمات عاطفی محبت را زیاد میکند

-       مشکلات بیرون از خانه پشت در خانه بماند ،‌وانمود نکنید واقعا این کار را بکنید

-       کاهش سطح توقعات زندگی را راحت تر میکند

-       سایر موارد را شما تجربه کرده اید اضافه کنید !

 

برگرفته از ویژه نامه چاردیواری جام جم


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط ناصر اعتصامی در 87/3/13:: 3:19 عصر

 

پیامبر اکرم (ص)

هر که پیشانی مادر خویش را ببوسد از آتش جهنم مصون شود

مادر که سزد به عشق او پر بزنیم

چون سایه برآستان او سر بزنیم

فردا سپر امان از آتش گردد

گر بوسه به پیشانی مادر بزنیم


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط ناصر اعتصامی در 87/3/10:: 9:55 صبح

-        پدر ، ‌درباره چه می‌نویسید ؟

-        درباره تو پسرم ،‌اما مهم‌تر از آنچه می‌نویسم ،‌ مدادی است که با آن می‌نویسم . می‌خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد شوی !

پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد ،‌چیز خاصی در آن ندید

-        اما این که مثل بقیه مدادهایی است که دیده‌ام !

-        بستگی دارد چطور به آن نگاه کنی . در این مداد پنج صفت است که اگر به دستشان بیاوری برای تمام عمرت به آرامش می‌رسی !

صفت اول : می‌توانی کارهای بزرگ کنی اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می‌کد اسم این دست خداست ،‌او همیشه باید تو را در مسیر اراده‌اش حرکت دهد .

صفت دوم : ‌باید گاهی از آنچه می‌نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی . این باعث می‌شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار نوکش تیز تر می‌شود و اثری که از خود به جا می‌گذارد ظریف‌تر و باریک‌تر ، ‌پس بدان که باید رنج‌ها را تحمل کنی ،‌چرا که این رنج باعث می‌شود انسان بهتری شوی .

صفت سوم : ‌مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک‌کن استفاده کنیم . بدان که تصحیح یک کار خطا کار بدی نیست . در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری مهم است .

صفت چهارم :‌ چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست زغالی که داخل چوب است اهمیت دارد . پس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است .

و سرانجام صفت پنجم : مداد همیشه اثری از خود به جا میگذارد پس بدان هرکاری که در زندگی ‌ات می‌کنی ردی بر جا می‌گذارد و سعی کن نسبت به هر کاری که می‌کنی هوشیار باشی و بدانی چه می‌کنی .


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط ناصر اعتصامی در 87/3/10:: 9:54 صبح

ره توشه

اگر قبل از هر کاری انگشت خود را آهسته به پیشانی خود بزنیم مجبور نخواهیم شد در پایان کار محکم بر فرق خود بکوبیم !


کلمات کلیدی :

<      1   2   3   4   5      >